
ماینینگ بیت کوین فعالیتی است که در طی آن ماینرها بهجای نهادهای مرکزی با یک فرایند اجماع تراکنشها را تأیید میکنند و بهعنوان پاداش بیت کوین میگیرند.
ماینینگ صنعتی رمزارزها و مخصوصاً بیت کوین در ایران تاریخچه چندان طولانی ندارد. ماینرهای ایرانی یک روز تصمیم گرفتند عضوی از شبکه غیرمتمرکز بیت کوین در جهان باشند و به بقای بلاک چین آن کمک کنند.
آنها برای تأیید تراکنشها انرژی مصرف میکنند و شبکه بیت کوین هم سخاوتمندانه به آنها پاداش میدهد. تاکنون کسی ناراضی نبوده و حتی خیلیها بهعنوان یک کسبوکار جدی به آن نگاه میکردند.
اما از چند هفته پیش مسئولان وزارت نیرو ناگهان به این فکر افتادند که ماینینگ بیت کوین که توسط دوستانشان در دولت بهعنوان صنعت اعلام شده مسئول کمبود انرژی برق است. آنها میگویند صاحبان فارمها یا باید بهای برق را با تعرفه صادراتی پرداخت کنند یا اینکه ممکن است فارم آنها تعطیل شود.
در این بررسی از آی آر بلاک چین به تماشای صنعت ماینینگ ایران در پنج پرده خواهیم نشست و عملکرد، دلایل و نظریههای بازیگران اصلی در هر پرده را زیر ذرهبین قرار میدهیم.
پرده اول: گیکهای ماینینگ و خورههای فناوری
اواسط سال 1396 که پیشبینی گران شدن بیت کوین بین تحلیلگران دستبهدست میشد این وسوسه به وجود آمده بود که علاوه بر ترید میتوان از طریق ماینینگ هم وارد این بازار شد و به کسب درآمد پرداخت.
از دی ماه نمودار بیت کوین صعودی شد و کار بهجایی رسید که کانال 20 هزار دلاری به کف قیمت تبدیل شد. همین اتفاق ایرانیها را در تصمیمشان برای ورود به عرصه ماینینگ مصمم کرد. طبیعتاً اولین گروه از ماینرهای صنعتی ایران همان گیکهایی بودند که قبلاً با واحد پردازنده مرکزی (CPU) و بعدتر کارت گرافیک در خانه بیت کوین ماین میکردند و حالا به سراغ دستگاههای ایسیک رفته بودند.
ماینینگ فرایندی بود که به تأمین امنیت شبکه بیت کوین کمک میکرد، خلأ نهاد مرکزی را پر میکرد و پاداش را در اختیار ماینرها قرار میداد.
دو زیرساخت اصلی برای ماینینگ انرژی و سختافزار بودند و البته هنوز هم هستند. سختافزارها همان دستگاههای ایسیک هستند که عمدتاً باید از چین وارد ایران میشدند. آنها در همه دنیا عملکرد یکسانی داشتند و بسته به اینکه با چه قدرتی ماین میکردند قیمتهای مختلفی داشتند.
یک فارم ماینینگ بدون انرژی برق نمیتوانست سرپا بماند، علاوه بر دستگاههای ایسیک سایر تجهیزات درون فارم هم به برق نیاز داشتند.
در همین حین که ماینرها در حال جذب سرمایه و اجرای اقدامات اولیه برای راهاندازی فارمهای ماینینگ بودند حسن عباسی ویدیویی را با عنوان، «بیت کوین آخرین برگ برنده آمریکا» منتشر کرد. این دقیقاً زمانی بود که قیمت بیت کوین به بیشترین حد خود از سال 2008 رسیده بود.
حسن عباسی که خود را یکی از متفکرین و استراتژیستهای برجسته معرفی میکند، در این ویدیو معتقد است که بیت کوین را نه ساتوشی ناکاموتو و نه اصلاً یک گروه برنامهنویس بلکه آژانس امنیت داخلی آمریکا ایجاد کرده است.
ماینرها اما در جستجوی مکان مناسب برای احداث فارم بودند، هواداران بیت کوین سرخوش از افزایش قیمت و ارزش بازار دائماً بر سر حقانیت بیت کوین با دیگران بحث میکردند و متخصصان فناوری بلاک چین در سکوت کامل به سر میبرند.
پرده دوم: استارتاپها و شرکتهای کوچک
با شروع سال 1397 بیت کوین که از صعود خسته شده بود راه سرازیری را در پیش گرفت. هیاهوی تریدرها که کمتر شد فضا برای پرداختن به مسائل زیرساختی ماینینگ هم بیشتر شد. آنهایی که فعالتر بودند و مبانی نظری ماینینگ را بیشتر میشناختند وارد لابی مؤثر با مردان دولت شدند.
اوضاع بیت کوین چندان تعریفی نداشت اما دستگاههای ایسیک هرچند بهسختی وارد ایران میشد. از طرفی ارتباط دوستانه خوبی بین ماینرها و صاحبان کارخانههای ورشکسته شکل گرفته بود.
ترامپ از برجام خارج شد و آسمان اقتصاد ایران را بار دیگر ابری کرد. کارخانههای ورشکسته از همیشه ناامیدتر بودند اما انشعاب برق آنها و فضای صنعتی که داشتند میتوانست بار دیگر مورد استفاده قرار بگیرد تا محصول جدیدی به نام بیت کوین را تولید کنند.
دولتمردان مخصوصاً آنهایی که در شورای ملی فضای مجازی ساکن بودند کمکم متقاعد شدند که ماینینگ رمزارزها یک فعالیت صنعتی است. این خبر شگفتانگیز یک روز ظهر تابستان از اخبار ساعت 14 شبکه یک پخش شد و بعد بهسرعت فضای خبری ماینینگ ایران را پر کرد.
بیت کوین ثبات را تجربه میکرد و بهندرت در کانون توجه رسانهها قرار میگرفت در نتیجه ماینینگ بیت کوین در ایران هم بدون حاشیه روزگار شیرینی را سپری مینمود.
حتی گاهی اوقات خبرهایی را میشنیدیم که فلان وزیر در محل یک فارم حضور پیدا کرده و برای افتتاح آن کلنگ زده است. اهالی سیاست شدیداً معتقد بودند که ماینینگ بیت کوین در شرایط تحریم یک فرصت بزرگ است.
بعضی از شرکتها توانسته بودند سرمایهگذاران خارجی را جذب کنند و در نمایشگاههای مختلف از این میگفتند که ایران میتواند به بهشت ماینینگ دنیا تبدیل شود.
در نهایت سال 1397 با انتشار پیشنویس سیاستنامه بانک مرکزی درباره رمز ارزها به پایان رسید. در این سیاست هیچ حرفی درباره ماینینگ زده نشده بود.
پرده سوم: دولتها، سازمانهای بزرگ و بهانهها
شروع سال 1398 آغاز اوجگیری مجدد قیمت بیت کوین بود. ضمن اینکه فارمهای ماینینگ در ایران بزرگتر شده بودند، تعداد افراد بیشتری به ماینینگ علاقه نشان میدادند و تجربیات صاحبان فارمها افزایش پیدا کرده بود.
اما شروع تابستان امسال مثل خیلی از سالهای دیگر مصادف شده با دورهای که وزارت نیرو نمیتواند برق لازم را برای مشترکان فراهم کند. مسئولان وزارت امسال بهانه خوبی دارند تا زیرساختهای ضعیف توزیع برق را توجیه کنند، آنها ماینینگ را بهعنوان مقصر اعلام کردهاند.
فضای قانونی پیرامون این صنعت نوپا هنوز شفاف نیست و اگرچه بهعنوان صنعت اعلام شده ظاهراً مثل یک صنعت با آن برخورد نمیشود. یک صنعت باید بتواند از برق صنعتی برخوردار باشد و البته هزینه آنها را هم بپردازد درحالیکه کارشناسان وزارتخانه میخواهند صورت مسئله را پاک کنند.
برخی معتقدند چون خارجیها و مخصوصاً چینیها به هوای برق ارزان سوبسیددار به ایران میآیند تا فارمهای ماینینگ احداث کنند پس باید هزینه انرژی را تا سطح تعرفه برق صادراتی بالا برد. آنها بر این باورند که ایران به لقمه چربی برای ماینرهای چینی تبدیل شده است.
این در حالی است که جذب سرمایههای خارجی از اولویتهای دولت تدبیر و امید بوده است. البته هیچکس دوست ندارد امکانات ایران به رایگان در اختیار چینیها و سایر کشورها قرار بگیرد. اما اگر رگولاتوری مناسب وجود داشته باشد که چینیها مجبور باشند خیلی شفاف کار کنند و درآمد خود را با کشور میزبان سهیم شوند آن وقت شرایط فرق میکند.
برخی مراکز و موسسههای عمدتاً دولتی در ایران به برق رایگان دسترسی دارند و برخی نگراناند که از این برق رایگان برای فارم ماینینگ استفاده شود درحالیکه هزینه یارانه آن قبلاً از سایر اقشار جامعه دریافت شده است.
مثلاً چندی پیش تصویری در توییتر منتشر شد که ظاهراً برخی از ماینرها مشغول ماین در مساجد هستند. اگرچه این تصویر بعد تکذیب شد اما بههرحال پدیده برقدزدی در ایران قابلانکار نیست. هیچکدام از فعالین این صنعت هم با این پدیده موافق نیستند، پس اینجا هم رگولاتوری شفاف میتواند خیلی از مشکلات را حل کند.
یکی دیگر از دلایل موج منفی اخیر درباره ماینینگ و بیفایده دانستن وضعیت نامشخص درآمد رمز ارزی است که از این فعالیت به دست میآید. مخالفان فکر میکنند هیچ تضمینی وجود ندارد که درآمد حاصل از ماینینگ بیت کوین در داخل کشور خرج میشود یا خارج کشور.
اما پیگیری تراکنشهای یک فارم ماینینگ در یک ساختار بلاک چینی نباید چندان امر پیچیدهای باشد. بانک مرکزی همانطور که پلتفرمی برای ارائه خدمات بانکی مبتنی بر بلاک چین طراحی کرده میتواند یک سیستم زنجیره تامین مبتنی بر بلاک چین طراحی کند و بیت کوین تولید شده از فارم تا تبدیل آن به یک خدمت/محصول یا اعتبار را رهگیری کند.
یک نکته مؤثر دیگر در موضع فعلی نسبت به صنعت ماینینگ، شرایط سیاسی ایران است. گروهی از مسئولان از جمله حسن عباسی فکر میکنند بیت کوین یک پدیده آمریکایی است و استفاده از آن و کار کردن با آن یعنی پذیرش حاکمیت آمریکا، یعنی تسلیم شدن در شرایط حساس فعلی.
در این تفکر بیت کوین ابزاری است که با هدف خارج کردن سرمایه ساکنین کشورهای مختلف از دست آنها و کاهش ارزش پول ملی آنها طراحی شده است. قطعاً با چنین پیشفرضی ماینینگ بیت کوین در ایران نوعی از خیانت و دشمنی محسوب میشود. این باوری است که گهگاه در اظهارنظرهای نمایندگان مجلس نیز مشاهده میشود.
اما مگر چین که خودش بزرگترین رقیب تجاری آمریکا است بیت کوین را نپذیرفته است؟! مگر بزرگترین فارمهای ماینینگ چینی نیستند؟؟ آیا چین ناآگاهانه در پازل بیت کوین آمریکا بازی کرده است و لابد باید تا چند سال آینده شاهد نابودی اقتصاد این کشور باشیم؟! پاسخ این است که توهم توطئه ابزار مناسبی برای پایهریزی اقتصاد یک کشور نیست.
بیت کوین از یک ساختار غیرمتمرکز بهره میبرد و همه دنیا میتوانند بهاندازهای که در آن سرمایهگذاری کرده و انرژی صرف کردهاند از مزایای آن بهرهمند شوند.
در سوی دیگر ماجرا هم فعالان محیطزیست حضور دارند که معتقدند ماینینگ بیت کوین باعث گرمای جهانی میشود. اما اینکه بگوییم ماینینگ دشمن محیطزیست است تا حدودی دور از انصاف است.
تخمینهایی که میگوید ماینینگ برای محیطزیست زیانآور است مبنای نتیجهگیری را بر اساس درآمد و هزینههای ماینرها گذاشتهاند درحالیکه این شیوه درست نیست. همچنین این نکته که ماینینگ بیت کوین در کمتر از سه دهه آینده میتواند میزان گرمای جهانی را 2 درجه افزایش بدهد هیچ پایه علمی ندارد و دادههای مستندی برای آن در دسترس نیست.
در ضمن برق تمام فارمهای ماینینگ با استفاده از سوختهای فسیلی تأمین نمیشود و حتی اخیراً گزارشی منتشر شده که نشان میدهد 74 درصد از کل فارمهای دنیا با انرژی تجدیدپذیر (برق/آبی – بادی – خورشیدی) کار میکنند. بهعلاوه انتظار میرود ماینرها با بهبود زیرساختهای انرژیهای سبز به استفاده بیشتر از آنها ترغیب شوند.
پایان این پرده این است که دولت نباید مشکلات و کاستیهای بخش انرژی را به گردن مردم و ماینرها که بخش کوچکی از همین مردم هستند بیندازد. بر اساس اینفوگرافیکی که تابناک در سال 1394 منتشر کرده سرانه مصرف برق ایران از میانگین مصرف برق جهانی کمتر است.
بهعلاوه سال گذشته در همین روزها که برق مصرفی بعضی از مشترکان خانگی جیرهبندی شده بود و مقامات وزارت نیرو دائماً از لزوم کاهش مصرف توسط مردم سخن میگفتند، دولت ایران روزانه بیشتر از 100 مگاوات برق به کشورهای منطقه صادر میکرده و به علت کمبود ذخیره مجبور میشده که برق را وارد کند.
پرده چهارم: رسانهها و ماینینگ
سیاستمداران و دولتها وقتی نمیتوانند بهصورت مستقیم منویات خودشان را به جامعه القا کنند از رسانهها استفاده میکنند و این همان چیزی است که به آن پروپاگاندا میگویند. در چند هفته اخیر شبکههای دولتی تلویزیونی و حتی تلویزیونهای خارج نشین که ظاهراً معاند با سیستم حکومتی ایران هستند گزارشهای متعددی را منتشر کردهاند تا نشان دهند ماینینگ بیت کوین در ایران نهتنها سودمند بلکه یک فاجعه بزرگ است. بنابراین باید فارمها را جمعآوری کرد، ورود دستگاههای ماینر به ایران را بیشازپیش سختتر کرد و برق صنعتی را در اختیار آنها قرار ندارد.
یکی از اولین گزارشهای منفی درباره ماینینگ رمز ارز ها توسط باشگاه خبرنگاران جوان و آن هم به نقل از روزنامه وطن امروز منتشر شده است. در این گزارش با عنوان «ارز دیجیتال ممنوع/اما موجود!/ماجرای سولههای میلیاردی در امینآباد چیست؟» یک نفر بهصورت میدانی به منطقه امینآباد تهران مراجعه کرده و در آنجا از وجود یک فارم ماینینگ خبر میدهد. در انتهای این گزارش آمده است که ممکن است به علت وجود همین فارم بیت کوین مشکل تأمین انرژی در شهرهای برزگ اتفاق بیفتد!
تجارت نیوز در قالب یک مطلب تحلیلی از دیدگاه اخلاق به قضیه ماینینگ بیت کوین پرداخته است. در این مطلب با نام «آیا بیت کوین ماینینگ کاری اخلاقی است» نویسنده اینطور نتیجهگیری کرده که ماینینگ به دو دلیل یک عمل غیراخلاقی است.
دلیل اول بیکاری است، چون ماینینگ بیت کوین باعث خاموشیهای متعدد میشود و این خاموشی شرکتها و کارخانهها را تعطیل میکند. دلیل دیگر سوءاستفاده از منابع همگانی است، یعنی برق یارانهای بین همه جامعه باید عادلانه توزیع شود و ماینرها نباید از آن به نفع خودشان استفاده کنند.
البته نویسنده به ناکارآمدی طرحهای وزارت نیرو در مدیریت برق، نارساییهای مدیریتی در تعطیلی کارخانهها و به برق رایگانی که به برخی مؤسسات خاص تا همین امروز تعلق میگیرد اشارهای نکرده است.
اما شبکه بیبیسی فارسی هم در چند هفته گذشته چندین گزارش و برنامه را به ماینینگ بیت کوین اختصاص داده است. در یکی از جنجالیترین آنها که باعث بروز واکنشهای بسیاری در جامعه ماینرها و بیت کوینرهای ایرانی شد، محمد جرجندی به عنوان کارشناس حضور پیدا کرده بود.
کارشناس برنامه، ماینینگ را فعالیت مفیدی برای ایران نمیداند و معتقد است که بیشترین مزیت ماینینگ در ایران برای چینیها است که هم دستگاههای دست دوم را به ایران وارد میکنند و هم از برق ارزان بهرهمند میشوند.
شبکه من و تو هم در بخش خبری خودش همصدا با برخی از رسانههای داخلی ماینینگ بیت کوین را عامل اصلی خاموشیهای احتمالی و کمبود انرژی برق معرفی میکند. ضمن اینکه خبرنگار به جریان ماینینگ در مسجد اشاره میکند که هنوز صحت آن تأیید نشده است.
ماینینگ بیت کوین از دید شبکه خبری ایران اینترنشنال که مثل دو شبکه دیگر در انگلیس مستقر است دور نمانده! احسان نوروزی بهعنوان روزنامهنگار حوزه فناوری دعوت شده و او اگرچه نسبت به سایر کارشناسها شفافیت و رکگویی بیشتری دارد اما باز هم بهصورت دقیق به دلایل ضدیت وزارت نیرو با ماینینگ اشارهای نمیکند.
اینکه چرا به صورت ناگهانی بخشی از رسانههای داخلی و خارجی تصمیم گرفتهاند که ماینینگ بیت کوین را در کانون توجه خود قرار دهند نمیتواند بدون دلیل باشد.
شاید دولت ایران تصمیم داشته باشد از ماینینگ بیت کوین به عنوان روشی برای کسب درآمد در دوران تحریمها استفاده کند. این جمله ممکن است خیلی عجیب به نظر برسد، اما اگر واقعاً چنین ایدهای وجود داشته باشد به وجود آوردن یک پروپاگاندای رسانهای از همین جنس که اکنون شاهد آن هستیم میتواند به دولتهای غربی بقبولاند که محال است ایرانیهای از ماینینگ برای تولید درآمد ارزی در دوران تحریم استفاده کنند.
هرچند دور زدن تحریمها با بیت کوین بحث پیچیدهای است و خیلی از کارشناسان حوزه رمز ارزها معتقدند که شاید بر روی کاغذ بتوان از بیت کوین در دوران تحریم استفاده کرد اما در عمل چندان شانسی برای آن قائل نیستند.
پرده آخر: ماینرها، بیت کوینرها و متخصصان فناوری بلاک چین
پرده آخر جایی است که بازیگران آن را ماینرها، بیت کوینرها و علاقهمندان به فناوری بلاک چین تشکیل میدهند. از زمانی که زمزمههای افزایش بهای برق ماینینگ و یا تعطیلی فارمها در ایران شنیده شده افراد علاقهمند به ماینینگ و فعال در شبکههای اجتماعی عکسالعملهای زیادی نشان دادهاند.
حمید بابالحوائجی در قالب یک توییت به این نکته اشاره کرده که ماینینگ تهدید نیست بلکه یک فرصت است.
کاربر دیگری به یک بام و دو هوای دولت در زمینه ماینینگ اشاره کرده و تلویحاً درباره دستهای پشت پردهای که به دنبال باجگیری از فعالان این صنعت هستند صحبت کرده است.
علیرضا کلاهی که خودش را نماینده اتاق بازرگانی تهران معرفی میکند در توییتر نوشته که استفاده از برق کشاورزی و مساجد 100 درصد غلط است اما برخورد غیرمنطقی باعث زیرزمینی شدن ماینینگ میشود.
اما سهیل نیکزاد که یکی از فعالان قدیمی دنیای بیت کوین و ماینینگ است در جریان رویداد ماینینگ خوب، بد گفته میتوان برق رایانهای را به بیت کوین داد و این کار ارزآوری هم دارد.
بررسی مجموعه واکنشهای ماینرها و بیت کوینرها به وضعیت فعلی ماینینگ در ایران نشان میدهد که اکثر آنها دوست ندارند ماینینگ غیرقانونی شود. همچنین آنها انتظار دارند امکاناتی که در اختیار سایر صنایع قرار میگیرد در اختیار صنعت ماینینگ هم قرار بگیرد. ضمن اینکه هیچکس مخالف شفافتر شدن رگولاتوری ماینینگ نیست.
بههرحال ماینینگ در ایران با گیکها شروع شد، خورههای فناوری که زودتر از دیگران فهمیده بودند که ارزش ذاتی بیت کوین تا همین حد باقی نخواهد ماند. آنها از لپتاپها برای ماینینگ استفاده میکردند.
بعدتر شرکتهای کوچک و استارتاپهایی به وجود آمدند که منابع مالی لازم برای شروع ماینینگ صنعتی را داشتند و هر چند مسیر هنوز مبهم و تاریک بود اما تیمهای تحقیق و توسعه تلاش میکردند تا فارمهای استانداردی ایجاد کنند.
تلاشها به نتیجه رسید و ماینینگ در ایران بهعنوان یک صنعت اعلام شد، این یعنی دولت هم تصمیم داشت از ماینرها حمایت کند. دانش ماینینگ در ایران رشد کرده بود و به موازات آن آگاهی عمومی بیشتر شده بود.
اما چند هفته گذشته دولت و مخصوصاً وزارت نیرو با تغییر موضع به مقابله با نهال نوپای ماینینگ بیت کوین در ایران پرداختند. ظاهراً هدف اصلی کنترل مصرف برق و جلوگیری از کمبودهای شبکه است، هرچند هیچ تحلیل دقیقی ارائه نشده که نشان دهد فارمها مقصر اصلی این قضیه هستند.
این روزها اما ماینینگ که میتواند یک فرصت اقتصادی خوب باشد با دیوارهای متعددی روبهرو شده و علاوه بر مصرف برق، صحبتهایی بر سر ممنوعیت ورود دستگاههای ماینر به ایران هم شنیده میشود.
ماینرهای ایرانی هم در حال ارزیابی شرایط هستند و متأسفانه برخی از آنها ممکن است سختافزارهای ماینینگ را به کشورهای همسایه انتقال دهند. کشورهایی که در آنها رگولاتوری شفاف است و کسی از تخصیص انرژی برق به فارمها شکایت نمیکند.