
از زمان معرفی پروتکل بیت کوین تا ورود بازیگران جدیدتر به فناوری بلاک چین، دو مدل کلی از پروتکل ها شکل گرفته است که عبارت اند از عمومیو خصوصی.
ساتوشی ناکاموتو با ابداع سیستم تراکنش نقدی بدون واسطه یا همان بیت کوین مردم جهان با اولین کاربرد یک شبکه بلاک چین آشنا کرد.
بنا به ماهیت غیرمتمرکز این شبکه ها، ناکاموتو پروتکل خودش را به صورت منبع باز در اختیار همه قرارداد تا بتوانند طرح های خودشان را بر اساس آن توسعه بدهند.
توسعه دهندگان جدید هم نه فقط در بحث سیستم های تراکنش نقدی بدون واسطه بلکه ده ها مسئله دیگر را بر روی ساختار بلاک چین بردند تا به شکل جدیدی آن ها را حل کنند.
پروتکل های عمومیبه صورت منبع باز هستند و برای دسترسی نیازی به کسب اجازه نیست و هر شخصی میتواند در آن ها مشارکت کند یا از منافعشان برخوردار شود.
اتریوم نمونه ای از شبکه های بلاک چینی با پروتکل عمومیاست که به کاربرانش اجازه ایجاد و طراحی قراردادهای هوشمند بدون نیاز به ایجاد اکوسیستم خاص را میدهد.
در اتریوم هر کس میتواند یک اپ غیرمتمرکز (Decentralised Application) را توسعه دهد البته تنها پیش شرط این کار خرید مقداری اتر (ETH) است که برای هزینه های اجرای اپ استفاده خواهد شد.
فناوری بلاک چین در داخل سازمان ها و شرکت ها
اما پروتکل های خصوصی که تشکیل دهنده بلاک چین های خصوصی هستند برخلاف همتایان عمومیخودشان امکان دسترسی بدون اجازه را نمیدهند و تحت نظارت یک سازمان مرکزی نگهداری میشوند.
در پروتکل های خصوصی رویه هایی ازجمله امکان کاندید کردن اعضای جدید برای ورود و مشارکت در شبکه بلاک چین پیش بینی شده است. هم چنین گاهی اوقات باید مجموعه اقداماتی توسط یک ماهیت حقیقی یا حقوقی انجام شود تا اجازه ورود به شبکه صادر گردد.
شبکه های بلاک چینی خصوصی انعطاف پذیرتر و مقیاس پذیرتر هستند و در برابر رگولاتوری واکنش بهتری نشان میدهند اما به خاطر کنترل مرکزی در معرض خطر دست کاری شبکه هم قرار دارند.
اصطلاح دیگری که اغلب همراه با پروتکل های خصوصی بلاک چینی شنیده میشود شبکه های بلاک چینی کنسرسیومییا یکپارچه است. در این حالت مکانیسم اجماع از قبل توسط رهبران شبکه تعیین میشود.
مثلاً اگر گروهی از مؤسسات مالی بخواهند با همدیگر تراکنش داشته باشند، الگوریتم اجماع 8 موسسه از 12 موسسه حاضر در شبکه خصوصی بلاک چین را ملزم به تأیید تراکنش ها میکند تا عملیات با موفقیت انجام شود.
کنسرسیوم ها هم نسبت به پروتکل های عمومیسریع تر و مقیاس پذیرتر هستند و محرمانگی بیشتری را در هنگام ارسال و دریافت تراکنش ها فراهم میکنند.
اگرچه پروتکل های خصوصی میتوانند اطلاعات محرمانه شرکت ها و سازمان ها را از دیدگاه عموم مخفی کنند اما آن ها ناچارند به اعضای داخل شبکه اعتماد کنند.
این جمله یعنی پروتکل های خصوصی بلاک چین بیشتر درخطر هک یا دست کاری شدن توسط اعضای داخلی شبکه قرار دارند. این قضیه در کنسرسیوم های بلاک چینی که مثلاً بین چندین بانک شکل گرفته میتواند باعث دست کاری در مواردی مثل مقررات بازپرداخت اقساط شود.
اما شبکه های بلاک چینی عمومیوابسته به تعداد محدودی از اعضا نیستند و همگان با توان پردازشی که دارند بقای شبکه را تضمین میکنند و درنتیجه شفافیت بیشتری هم دارند.
به هرحال فارغ از بحث عمومییا خصوصی بودن پروتکل شبکه های بلاک چین، هدف اصلی این فناوری است که همان کاهش فساد در سیستم ها از طریق غیرمتمرکزسازی اطلاعات است. بیت کوین اولین محصول کاربردی این فناوری بود و حالا هرروز محصولات جدیدی بر اساس آن در اختیار افراد قرار میگیرد.